روشنایی زندگی ما

سلام ناناستی

1394/3/24 14:44
نویسنده : مامان
173 بازدید
اشتراک گذاری

اصلا نمیدونم چندوقته بهت سر نزدم . چون تو خونه اینترنت نداشتیم سرکار هم نمیتونستم برم توسایت .

نمیدونی چقدر خانوم شدی اصلا نمیدونم کی انقدر عاقل شدی . ماشاله همه حرفار و درست  میزنی جمله میگی

وقتی که کار اشتباهی میکنی سریع میگی ببخشید وقتی من دعوات میکنم وبهت تذکر میردم آخرش با تحکم بهم

میگی  " مگه نه " منم خندم میگیره دیکه نمیتونم بهت چیزی بگم . همه حرفایی که من بهت میزنم تو هم بهم میگی

عشقم نازم عسلم آفرین دخترم . شدیدا به وسایل آرایش مخصوصا" رژ لب علاقه نشون میدی . هفته پیش ما رفته

بودیم کیش بعد با عمه افسانه وعمه اعظم رفتیم بابلسر . خیلی خوش گذشت دریا رفتیم ولی تو همش میگفتی من

میترسم  به نقاشی علاقه نشون میدی . به پرتقال میگی پوکولات  ، استم  ، اندلی ، انگینه   .. کلا " س را تلفظ

نمی کنی  تو بچه های دوروبرت فقط رابطت با باراد خوبه . بقیرو چنگ میگیری .خیلی نق میزنی دائم درحال گریه کردن

و اعتراض و درخواستی . یه موقعهایی خیلی از دستت عصبانی میشم . تا هم دعوات میکنی چشاتو میبندی و عشوه میایی .دلم نمیخواد انقدر زود بزرگ بشی کودکانه هات خیلی قشنگن و دوستشون دارم . مثل همیشه عاشقتم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)